عاشق

عاشق محمد

عاشق

عاشق محمد

عاشق

من فقط یه عاشقم.
عاشق محمدم.

من چه می دونستم

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۳۸ ب.ظ

من چه می دونستم تو این رابطه منو خرد می کنی .

چه می دونستم باهام اینکارو می کنی

چه می دونستم میگی می میری یا می مونی .

چه می دونستم من .

چه می دونستم قراره این همه بهم زجر بدی.

فکر می کردم فرشته زندگی منی محمد.

چه می دونستم من بدبخت آخه؟

فکر می کردم تو قلبت رنگ و بویی از خدا وجود داره و بیش از حد وابسته ودلبسته ات شدم.

چه می دونستم آخهمن؟

خدایا توبه می کنم.

توبه می کنم توبه می کنم.

غلط کردم من .

غلط کردم من.

غلط کردم.

 

اگه دوستت داشت

پنجشنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۳۲ ق.ظ

یکی بهم گفت اگه دوستت داشت اصن از اول نمی رفت تنهات نمی ذاشت و حالت براش مهم می بود.

اینو که خودمم می دونم و فهمیدم .

laugh

دلتنگی واقعا عجیبترین مقوله دنیاست

پنجشنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۵۳ ق.ظ

دلتنگی خیلی مقوله عجیبیه اصن

فکر کنین نشستین وسط خونه دارین فیلم می بینین یا غذا می خورین یا با خواهر و برادرتون بحث می کنین یا رفتین بیرون دارین خوش می گذرونین ولی تو همه این موقعیت ها قلبت پیش خودت نیست یا حس می کنی یه وزنه ده کیلویی رو گذاشتن رو قلبت و تو داری حملش می کنی ، انگار همه چیز خوبه ، همه چیز در لحظه داره قشنگ پیش میره ، خوش میگذره ولی تو خوشحال نیستی ، دلت می خواد همه این خوشی ها برن به درک و تو پیش اون آدم خاص زندگیت باشی ، یا به عبارت دیگه قشنگ گند میزنه تو تموم لحظه های خوب زندگیت .

اون قدری که این دلتنگی لعنتی برا اون آدم خاص زندگیم اذیتم می کنه درد جسمیم که بازم به خاطر همین موضوع اومده سراغم اذیتم نمی کنه .

 

مثبت نگر بودن!!!

پنجشنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۲۸ ق.ظ

یه رفیق دارم خیلی عجیبه

ماشینش خراب میشه میگه خیره

باید نون برسونم به مکانیک الهی شکر

مثلا انگشتر طلاش گم شد گفت اون تو تقدیرش بوده تا این روز دست من باشه  ، نوش جون اونی که پیدا کرد

 

دوست دخترش خیلی دوستانه باهاش کات کرد

گفت....

نقش اون تو زندگیم تا این لحظه بوده خدا به همراهش ...

 

خدا به همراهش

خدا به همراهش .

خدا جون بارها گفتم مراقبش باش مراقبش باش مراقبش باش .

هرگز نمی تونم فراموشش کنم .

خیلی دوسش دارم.

کسی می دونه چطور می تونم این وبلگو پاکش کنم؟

يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۲۶ ق.ظ

من نمی دونم چجوری می تونم وبلاگو پاکش کنم .ولی قبلش می خوام ذخیره اش کنم و تا زنده ام بهش نگاه کنم خیلی این صفحاتو دوست دارم یادآونر خاطرات خوش زندگیمه .

یاد آور کسیه که عمیقا دوسش دارم .

من اون شخص رو خیلی دوسش دارم عاشقشم.

 

قد و بالای رعنا

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۷ ق.ظ

چه شد در من ؟؟؟

نمی دانم!!!

فقط دیدم پریشانم....

فقط یک لحظه فهمیدم

که خیلی دوستتت دارم.

 

 

تو را یک شوهری داده خدا داند

که وی را چون دلش بی انتها داند

 

که وی ماه دلت باشد

و الحمد که اورا قد و بالایی چو رعنا داده الله

 

خدا بر تو یک لطفی کند گاهی

و او بوده چونین ماهی

 

خدایا دلبرم ، همدمم ، همراهم نگه دار

خدایا ماه من ، شویم نگه دار

 

خدایا منم تنها ترینم

و تنها او مرا یار است ، نگه دار.

 

 

دوستت دارم عشقم.

 

دوستتت دارم همسر مهربونم.heartheartheart

هر چی بوسه می تونم تقدیمت می کنم.kisskisskisskisskisskisskisskiss

حالم خوب نیست

پنجشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۸:۵۱ ق.ظ

نمی دونم چی میشه و چه اتفاقی میوفته که گاهی حال دل آدم خراب میشه ؟

که اگه حال دله آدم خراب بشه حال جسمشم خراب میشه.

 

نمی دونم چی میشه که آدم گاهی قلبش تپش می گیره و می لرزه؟

 

نمی دونم چی میشه که گاهی آدم از زندگیش سیر میشه؟

 

نمی دونم چی میشه که گاهی آدم می خواد فقط سکوت کنه و به یه گوشه خیره بشه و لام تا کام حرف نزنه.

 

البته من الان مدتیه این طورم .

 

مذاکره می کنم با خودم حرف می زنم .

سکوت محض و حوصله حرف زدن ندارم.

 

 

امروز عجیب دلم گرفته .

بغضمم نمی شکنه .

نمی تونم گریه کنم.

 

مدتیه دلتنگم .

 

ولی نمی تونم صدامو درآرم.

 

نمی تونم بگم دلتنگم.

 

نمی تونم حرفی بزنم .

 

باید ساکت باشم و سکوت کنم.

 

چون بخوام حرفم بزنم کاری نمی شه کرد.

 

 

الان دیگه حوصله نوشتنم ندارم.

 

دلم می خواد به یه نقطه خیره شم و سکوت کنم .

 

.

.

.

.

.

.

 

نمی دونم چی میشه و چی پیش میاد.

 

.

.

.

.

 

خدایا به دادم برس.

الان نیست اونی که ازش بخوام حالمو خوب کنه .

کسی رو ندارم .

خدا جون به دادم برس.

وقتی دلت پیش یاره و می سوزی و نمی فهمی!!!

سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۵ ب.ظ

حواسم به خودم نیست .

گاهی به دور و اطرافم نگاه می کنم می بینم نفهمیدم کی شد صبح و من یه چشم رو هم نذاشتم؟

شب بی خواب موندمو نفهمیدم کی صبح شده . به روزایی که نگاهم می کردی خیره می شم و دلم می خواد باز هم چشمامون به هم گره بخوره .

دلم برای نگاهت تنگ شده .

به تصاویری که برام گذاشته نگاه می کنم و دلم غنج میره باز برای دوباره دیدنش.

برای صدای نفساش که گاهی خیره نگام می کرد و هنس فری رو می گفت که صدای نفساشو بشنوم

نازم می کرد اونقدری که غرق می شدم تو احساسم . آخه همسرم دریای محبته .

محبت بی پایان.

 

 

خدا برام حفظش کنه و سایه اش رو سرم باشه .

 

باورم نمی شد یه روز بشینم کنار بخاری و انقدر غرق فکر به اون بشم و از دلتنگیش قلبم بی تاب شه و پام بسوزه و درد سوختنشو حس نکنم!!!!!

کی باورش می شه من پام از حرارت بخاری سوخت و تاول زد و پوستم کنده شد ولی انقدر غرق رویای اون بودم که حسش نکردم.surprise

انقدر غرق عشقش بودم که نفهمیدم !!!!

وقتی از رو صندلی پاشدم که برم خونه تازه دردو احساس کردم و وقتی پامو دیدم و لمس کردم متوجه شدم چه بلایی سرم اومده.

مگه میشه؟

مگه داریم؟

من چیکار دارم می کنم؟

کجام؟

حتی اینا رو هم نفهمیدم . مثل برزخ می مونه حالم .

عاشق شدم اما عشقم پیشم نیست و من نمی تونم کاری کنم.

عاشق همسرم هستما ولی نمی تونم بهش زنگ بزنم و بغلش کنم و برم پیشش...

ولی می ترسیم با هم تماس بگیریم.

 

من عاشقم.

یه عاشق که گاهی عجیب خسته است .

 

دلم تنگه دلبر.

دلم تنگه خدا

دلم براش تنگه.

 

دلتنگی تنهایی میاره

دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۴۷ ق.ظ

قدیم ندیما شنیده بودم که هر کی تنهاست دلتنگه یاااا......

نمی دونم هر کی دلتنگه تنهاست.

 

من یارم کنارم نیست و عجیب دلتنگشم.

و الان مدتیه به دلتنگی احساس تنهایی هم اضافه شده .

 

وقتی کنارمه انگار یه کوه پیشمه و دلم قرصه به وجودش.

ولی وقتی نیست انگار تنهای تنها و با یه ضربۀ کوچیک نقش زمین می شم.

آخه وقتی هست من رو پام وای نمیستم . به اون تکیه می کنم.

 

ولی حالا به کی تکیه کنم؟

با کی درد دل کنم؟

خدااا جونم می گن دوری دوستی میاره.

اما نگفتن دوری تنهایی میاره؟

نگفتن دوری دلتنگی میاره؟crying

نگفتن دوری هزار تا بلاست؟crying

 

حالا دوریم از هم دورتر از قبل .

دلم حتی برای بغل های از دور و تو تماس تصویریشم تنگ شده .

دلم بوسه هاشو می خواد و آغوش همسرمو.kiss

دلم یه عالمه زمان می خواد کنارش دلم خوابیدن تو آغوش همو می خواد .

دلم نگاه های خیره و عاشقونه اشو می خواد .

دلم همسرمو می خواد .

مردی که تو تک تک لحظاتمون بودش بهم آرامش می ده و ناخواسته لبخند رو لبم میاره .

 

 

دوستت دارم مرد زندگی من .heart

دلتنگی

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

خدا جونم نمی دونم به کی بگم دلم تنگه .

نمی دونم چیکار کنم.

کجا برم؟

سر به کدوم کوه بیابون بزارم ؟

خدایا به دادم برس .

گاهی حتی گریه هم آرومم نمی کنه .

جای بعضی ها رو فقط خودشون می تونن پر کنن برا من که اینطوره دیگران رو نمی دونم.

جای همسرمو نه پدر و مادر و نه برادر و خواهر هیچ کی نمی تونه پر کنه .

خدایا دارم می میرم از دلتنگی .

نمی دونم چیکار کنم؟

شبا گاهاً انقدر بی قرار می شم می رم حموم زجه می زنم حسابی که باهات حرف می زنم میام بیرون.

کاش زندگیمون بعد این که رفتیم سر زندگیمونم همین قدر شیرین باشه .

کاش اون موقع هم من تنها ملکه قلبش باشم .

یعنی الان کجاست؟

چیکار می کنه؟

چقدر ازش کار می کشن؟

خدا جونم دوبار پست داده این هفته.

دلم ترکید براش.

چه کاری از دستم بر میاد براش بکنم؟

من بی عرضه ام که برا شوهرم نمی تونم کاری کنم.

حوصله خودمم ندارم خدا جونم.

حوصله هیچ کی رو ندارم.

 

خدایا من خسته شدم.