آرمان هم عروسی کرد، همونی که تو بدت میومد اونو بهم پیشنهاد می دادن
پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۰۷ ق.ظ
آرمان یادته؟
همون که می خواستن منو بهش بدنن و تو حرص می خوردی .
همون که یه روز بهت گفتم از حرص من سر زنشو بوسیده و تو اینستاش عکس گذاشته و گفتی از این مدل عکس خوشت میاد؟گفتم آره و اومدی و همین جور سرمو بوسیدی و عکس گرفتی .
آره محمد همون ادم .
دیشب تو عروسی عین دیونه ها اشک می ریختم .می دونی چرا؟
چون تموم حرفای تو ، توی ذهنم می چرخید .
چون نامردیت اومد تو ذهنم .
هی خدااا شکرت.
به داده و نداده ات شکر.
- ۰۴/۰۳/۲۳