تعهد و قول بودن
آخرین بار بهم گفتی مگه نمی دونستی ممکنه نشه؟
محمد من انقدر رو قولا و تعهداتت حساب کرده بودم که فکر نمی کردم نشه چه برسه به این که یه روز برگردی بهم بگی بیخود داری تلاش می کنی دیگه نمی خوامت.
نمی دونم اینی که تو دم از دوست داشتن می زدی اسمش دوست داشتن نبود .انقدر دارو مسکن خوردم که فقط بخوابمو بهت فکر نکن و بهت پیام ندم گنگ و گیجم من .
من اشتباه کردم رو قولات حساب کردم آخه تو بلد نبودی پاش بمونی .
بهم گفته بودی فقط مرگ مارو از هم جدا می کنه .اما تو خودت باعث جداییم شدی .
الانم انقدر داروی مسکن خوردم تمام تنم کرخته و بی حالم .آخر من می میرم تو وجدانت آروم میگیره و راحت میشی .
قشنگ حس می کنم زندگیم تموم شده و آماده مرگم .
وصیت کردم که چی بشه و کدوم عکسمو سر قبرم بزارن حتی .
زدم به سیم آخر .
زندگیمو ازم گرفتی با رفتنت .
اما من هنوزم عاشقانه دوستت دارم.
فقط یه زن می تونه شدیدا عاشق کسی باشه و ولش کنه چون دیگه خودش نمی خواد .
تو اوج عشقم بهت .وقتی مسخره ام کردی حالم گرفت .وقتی فیلم التماس کردن و گردن کشیدنم پیشتو دیدی حالم خراب شد و دیدی و بهم گفتی زدی بالا و من فکر کردم هنوز دوستم داری و با خوشحالی پرسیدم مگه نگفتی دیگه دوستم نداری؟
پس چرا زدی بالا؟
گفتی چون چند وقته ارضا نشدی .
خیلی حالم خراب شد که من اون موقع هم برات ابزار جنسی بودم و من به چی فکر می کردم و به بودنت تا ابد مطمئن بودم می گفتی زهرا ما تا ابد مال همیم فقط باید سندمون به نام هم بخوره .
خیلی حالم بد شد از این که تو این مدت من عاشقت بودم و برا تو فقط یه ابزار جنسی بودم .لابد با خودت میگی من اینا رو تلقین می کنم اما نه رفتارت و کارات اینو بهم میگه یه روز که حرف از گوشی می زدیم بهم گفتی خیلی بیشتر دلم می خواد برات خرج کنم اما شرایطش نیست حالا منو رها کردی فقط به خاطر این که پول نداری خونه بگیری و حتی حوصله صبر کردنم نداری .بهم میگی ارزش ندارم برام صبر کنی .
بهتر از منو پیدا کردی حتما مطمئنم وقتی باهام این طور برخورد کردی مطمئنم با کسی دیگه هستی و منو سوزوندی برا موقعیت بهترت .این انصاف نبود که سختیات با من باشه و وقتی به راحتی رسیدی منو بندازی دور .من همونی بودم که یه روز براش جون می دادی و تنها همدمت بود الان که سرکار رفتی و دیگه تو جامعه خیلیا هستن من برات بی ارزشم .
می تونی چرا گفتم اشتباه کردم تک پر بودم باهات؟
چون دیدم آخرش بی ارزش شدم و رهام کردی و رفتی پی زندگیت و جالبیش اینه زندگی منم با خودت بردی نفسمو بردی .
و جالب ترش اینه که این همه التماست کردمو و خودمو تحقیر کردم که بگم واقعا عاشقتم تو آخرش مسخره ام کردی و به خاطر این که این کارو کردم بهم گفتی تو عزت نفس نداری؟
این همه بهت گفتم عاشقتم اما تو آخرش بهم گفتی هر چی فکر می کنم می بینم نمیشه چون نمی تونم خونه بگیرم .
نامردی کردی .
منم از این دنیا می رم و نمی بینم که چجوری جواب اشکامو می دی اما حسابمون باشه اون دنیا ...
- ۰۳/۱۱/۰۷