دل آدم ها
چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ
عاشق
عاشق محمد
بایگانی
- آذر ۱۴۰۴ (۲)
- آبان ۱۴۰۴ (۵)
- مهر ۱۴۰۴ (۴)
- شهریور ۱۴۰۴ (۴)
- مرداد ۱۴۰۴ (۳)
- تیر ۱۴۰۴ (۳)
- خرداد ۱۴۰۴ (۱۴)
- ارديبهشت ۱۴۰۴ (۹)
- فروردين ۱۴۰۴ (۵)
- اسفند ۱۴۰۳ (۹)
- شهریور ۱۴۰۳ (۱)
- مرداد ۱۴۰۳ (۲)
- آذر ۱۴۰۲ (۳)
- مهر ۱۴۰۲ (۱)
- مرداد ۱۴۰۲ (۱)
- دی ۱۴۰۱ (۱)
- آذر ۱۴۰۱ (۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۰ (۴)
آخرین مطالب
-
۰۴/۰۹/۰۵محمد.من حالم خوب نمیشه
-
۰۴/۰۸/۲۷خدایااا تو زیباترین زیبایی این جهانی
-
۰۴/۰۸/۲۱خدایاا تو تموم دارایی منی .
-
۰۴/۰۸/۰۵محمددددددددددددددد
-
۰۴/۰۸/۰۴وقتی دلتنگ میشین چه می کنین
-
۰۴/۰۷/۱۱دلم
پیوندهای روزانه
پاسخ:
سلام صبا جان.
قلک دل منو شکوند ولی سکه ها شدن جزئی از قلک و کنده نشدن.
یعنی جوری ازش دلشکسته و خسته ام هر روز خداااا رو صدا می زنمممم.
هر روز خدا رو فریاد می زنمم.
عزیزم 😭😭
بگردم واسه دلت 😭😭😭😭☔🪑🍓
پاسخ:
خدا نکنه صبا جانم.
خدا نکنه دوست عزیزم.
تنت سلامت.
وقتی عکس پروفایل وبمو گذاشتم بهم گفت طلبکارم شدی.
در حالی که من سوختمو و اونو گذاشتمو از ته قلبم عمق علاقمو بهش گذاشتم.
مهم نیست .
منم خدایی دارم.
مشکل اینجا بود که به جای دل سپردن به خدا و تکیه به خداااا .به اون تکیه کردم و دل سپردم.
مشکل اینجااا بود که میگفتم خدااا جونم ناراحت نشی ها من اونو بیشتر از تو دوسش دارم.
زخم عمیقی تو دلم کاشت .امااا دمش گرممم برای یاد دادن این بهم کههه اونی که ادعای عشق رو میکنه با اونی که عاشقه چه تفاوتی داره.
این زخم هم یادگار از عشق عزیزمممم و قلب بیچاره ام.
منم خدایی دارم.
سلام خانم ستاره ستاره خوبین حالتون بهتر شده بنظر من اگه یه چن تا مشغولیت دیگه داشته باشین کمتر درگیرین. دیگر هیچ نسبتی با اون ندارید. من یه سری گرفتاری واسه پیش اومده به همین خاطر نتونستم اونجا به حرف زدنمون ادامه بدیم معذرت میخام یه مشکلی برام پیش اومده لطفا بهم کمک کنید
پاسخ:
سلام .
حالم عوض بشو نیست .
دارم تلاش می کنم فراموشی نصیبم بشه .
فقط دارم تلاش می کنم فراموش کنم .ای بابا .
گفتم شاید خسته شدین.
من فقط اون ادمو واگذارش کردم خودش می دونه و خدای خودش.
حتی دیگه توان گله کردنون ندارم.
هر کاری میکنم از اینجا نمی تونم مشکلم رو بگم امکانش هست ایمیل تون رو در اختیارم بزارین؟ یا هر راه ارتباطی دیگری خیلی نیاز دارم به راهنماییتون
پاسخ:
باتشه ایمیلمو می فرستم براتون ولی اینجااا سر می زنم اون ایمیل بیشتر منو یاد گذشته میندازه .
اینم جی میلم.
ولی دیر به دیر چکش می کنم.
چند ماه پیش در خیابان رانندگی میکردم که یه ماشین میخواست هی بیاد به لاین من که بهش اجازه ندادم با بوق زدن و اینا که بعد از رفتن من تغییر لاین داده و پشت من قرار گرفتند و شروع به بوق زدن و چراغ دادن بیهوده و بی وقفه کرد من همونجا در ماشین رو باز کردم و بهش گفتم( چه خبرته واسه چی اینکار ها رو میکنی میبینی که مسیر شلوغه) یعنی فقط در ماشین رو باز کردم و از ماشین پیاده نشدم که اون از داخل ماشین با دست بهم علامت های بدی نشون میداد منم ادمی نیستم که از اینکارا بتونم بکنم در ماشین رو بستم و به راهم ادامه دادم جلوتر خیابون خلوت شده بود اون از من سبقت گرفت و پیچید جلوم و ترمز میکرد بار ها و بارها اینکار رو کرد من رو از لاین ۳ به لاین یک هدایت کرد امکان ایستادنم نبود چون سایر ماشین ها با سرعت رد میشدند و امکان خطر بود که در لاین یک عابری دیدم با فاصله بسیار نزدیک اگر با تمام توان ترمز هم میکردم حتما به عابر برخورد میکردم پس به ناچار فرمان رو به سمت چپ چرخوندم و در لاین دوم با اون ماشین تصادف کردم ( تا اینجا کار من شاهدی و فیلمی ندارم ولی چون اون ماشین دو سرنشین داشت ممکنه به دروغ شاهد داشته باشه) بعد ایشان بلافاصله از ماشین پیدا شده و در کنار ماشین من قرار گرفتند من هم از ماشین پیاده شدم تا از صحنه تصادف فیلم بگیرم و ماشینم رو به کناری ببرم تا مسیر مسدود نشه ولی ایشان بلافاصله پس از پیاده شدن من سیلی خیلی محکمی به صورت من زدند بطوریکه عینک و موبایلم افتادن و قصد ادامه داشتند من هم برای دفاع از خودم ضرباتی را نه با ان شدتی که او رد به زدم تا او را از خودم دور کنم ضربات من از ضربه اون ضعیف بود ولی تعداد بیشتر بوده( فیلم بدون صدا هست که اون ابتدا و بعد از تصادف به من حمله کرد) بعد از حمله متقابل من اون دور شد و من دنبالش نرفتم و رفتم موبایلم رو از زمین بردارم که اومد نزدیکم و من رو تهدید به قتل کرد.( در فیلم صدا تهدید نیست) بلافاصله زنگ زدم به ۱۱۰ و
پاسخ:
ای داد بی داد یعنی گوشیتون رو حالت فیلمبرداری صدا ضبط نکرده؟
دقیقا کجا بودین؟
آزاد راه بود؟
اون عابر پیاده کجا رفت ؟
موند تو صحنه ؟
نترسین کمکتون می کنم با ارامش هر چی شده برام بگین.
شماره پلاکشو برنداشتین؟
نترسین اصلا ارامشتونو حفظ کنین و با ارامش به سوالاتم پاسخ بدین تا بتونیم حل کنیم این مشکلو.
گزارش دادم اونا هم زنگ زدن به افسر راهنمایی منم رفتم ماشینم رو حرکت بدم که اونا نگذاشتن یکیشون جلوی ماشینم وایستاد یکیشون پشت ماشینم و راهم رو بستند سپس منتظر ماندیم و پلیس راهنمایی اومد و من رو مقصر کرد و بعد از اون پلیس کلانتری اومد و به هر دو مون گفت بریم کلانتری همراه من یک سرباز امد ولی انها خودشان انجا ان خانم گفت که لباس و لبش پاره شده( در حالی که ضرباتی که من زدم از جلو بوده و لباس ایشون از پشت پاره سده بودامچنین ضربات من شدت کمی داشتن چون هدفم دور کردن اون بود نه اسیب زدن بهش و همچین لبش رو یادم نیست قبل از درگیری پاره شده بود یا حین درگیری چون مثلا ممکنه در ار تصادف و نبستن کمربند اتفاق افتاده باشه یا حتی قبل تر) در کلانتری ایشان از من مبلغی رو خواستند برای رضایت بعد از واریط کردن اون مبلغ رضایت رو در کلانتری امضا کرد بعد من خیال کردم همه چیز تمام شده چون رضایت گرفته بودیم و خسارت ماشین رو هم بیمه میدهکه شبش( مردی زنگ زد و تهدید به اسیب بدنی کرد و گفت بعد از گرفتن خسارت از بیمه باهامون کار خواهد داشت) منم جدیش نگرفتم چون در کلانتری خودش امضا زده بود و گفته بود که شکایتی نداره.
ایشان همون روز تصادف و درگیری رفته از من شکایت کرده نمیدانم قبلا رفتن به کلانتری یا بعد رفتن به کلانتری چون با تاخیر به کلانتری امدند بدین صورت که"" من عمدا رفتن ماشین رو روشون گرفتم و توهین و اهانت کردم سپس عمدا ماشینم رو به ماشینشون کوبوندم و بلافاصله پیدا شده و او را کتک زده ام لباس اون پاره شده و لبش هم پاره شده همچنین مدرک پزشکی قانونی پیوست به پرونده شده""
امروز پس از چند ماه از طرف سامانه عدل ایران برام اس ام اس اومده که شماره پرونده شما فلانه و... رفتم از دفتر خدمات الکترونیک قضایی پیگیر شدم دیدم همین ادم ازم شکایت کرده و منم متهم شدم به اهانت و ضرب و جرح عمدی
چن تا نکته: ایشان همون روز اتفاق شکایت کرده منتها ۶ روز پس از حادثه رفته پزشکی قانونی
از سامانه عد ایران متوجه شدم که پرونده منتظر رای قاضی هست و هنوز برای من ابلاغیه و... نیومده یعنی تا حالا یک جلسه هم دادگاه نرفتیم
چون چند ماه از اتفاق میگذره یادم نیست در کلانتری دقیقا چی رو امضا کردند؟
من خیلی عابرو دادم و اصلا سو سابقه ای ندارم قرار شده که در جایی با همه این بیماری هایی که دارم استخدام بشم
میگین چی کار کنم؟ طرفم ادما خیلی شری هستن و نیت اخاذی دارن
پاسخ:
تو نظریه پزشکی قانونی چی نوشته شده؟
نوشته جراحات وارده بر اثر چی بوده؟
اینا خیلی مهمه.
این که 6 روز بعد حادثه رفته پزشکی قانونی مهم نیست چون تا شکایت کنه و ثبت بشه و بره پزشکی قانونی طول می کشه امااا مهم اینه که تو نظیه پزشکی قانونی باید نوشته باشه که این جراحات طی چند روز اخیر اتفاق افتاده و شدت جراحات وارده هم اعلام شده باشه .
می تونی به نظریه پزشکی قانونی اعتراض کنی این یکی.
برو همون شعبه ای که پرونده مطرحه اعلام کن مکه هیچ ابلاغی برات نیومده و درخواست مواجهه حضوری بزن.
بزار دوباره جلسه تشکیل شه اینا با زرنگی کاری کردن برات ابلاغی نیاد.توضیحش زمان بر و مفصله.
رضایت اگه داده باشه باید تو کلانتری تو صورتجلسات موجود باشه برو سراغ اون صورتجلسه و بگیرش.
عیبی داره هر چه قدر شر باشنم خدا هست نگران نباش .
این کارایی که گفتمو بکن.
ععع سلام فکر نمیکردم انقد زود جواب بدین به همین خاطر ازتون ایمیل خواستم بعد با خودم گفتم ممکنه اگه ازش ایمیل بخوام این خانم محترم فکر کنم من نیت بدی دارم و مثل تجربه بد گذشتش باشه به همین خاطر اینجا نوشتم یعنی اولش نوشته بودم یجا دیگه میخواستم کپی پیست کنم اینجا که نشد به همین خاطر دوباره نوشتم لطف میکنید واقعا ممنونم
پاسخ:
نه انگار یه چیزی تو دلم گفت برو به وبلاگت سر بزن .برا همین همون لحظه اومدم.
متوجهم مشکلی نیست ککتون می کنم .
تو یه خیابون پر تردد تبریز نه من اصلا با موبایلم هیچ فیلمی ندارم و فیلم رو یکی از کسبه اون خیابون داره و فیلم بدون صداست و اون گفته تنها با کاغذ از دادگاه اجازه میدم فیلم ببرید ولی داخل فیلم من هم او را زده ام اون عابر پیدا رفت دیگه شماره پلاکش رو دارم و همچنین یه عکس از صحنه تصادف که توش پلاک هر دو ماشین هست هر سوالی میخواین بپرسین . تو رو خدا کمکم باشین
پاسخ:
چشم کمکتون می کنم یه کم اروم باشین .
اولین که بدونین توهین و تهدید نهایت جزای نقدیه چیز خاصی نیست که این همه استرس دارین و حبسشم تعزیری یعنی قابلیت تبدیل به پولو داره چون سابقه هم ندارین اصن شاید تعلیق بخوره پس اروم باشین .
بعدشم این که سعیمونو می کنیم اصن محکوم نشین .یه کم اروم باشین.
دادگاه برین علاوه بر جلسه مواجهه حضوری بگین که یه فیلم هم موجوده و اطرافیان گرفتن با نامه قضایی برین و فیلمو بگیرین و ببینین اصن تو فیلم چیه .بعد بهتون بگم چه کنین.
واسه چی جوابم رو نمدین بخاطر حق مشاوره؟
پاسخ:
ندیده بودم پیامتونو.
یه کم صبر کنین چه حق مشاوره ای بابا .
ایتدا ازتون تشکر میکنم که از من حق مشاوره دریافت نمیکنید و به شرایط مالی من واقفین من نظریه پزشکی قانونی رو ندارم. اون کارمند دفتر خدمات الکترونیکی قوه قضایی بهم اینطوری گفت که
من اولش بهش گفتم این اس ام اس برام اومده کی ازم شاکی هست زد تو سیستم دراورد گفت فلان کس کاغذ هم داد به من که عکس اون کاغذ رو براتون ایمیل میکنم بعد به کارمنده گفتم من که تو کلانتری ازش رضایت گرفته بودم ای چطور از من شکایت کرده گفت که شکایت اون مهم نیست مهم رای هست و احتمال داره تا چند روز اینده برات اس ام اس ابلاغیه بیاد نگفت حتما. و به زودی دوباره میرم تبریز و از اون کلانتری صورت جلسه رو میگیرم بگیرم بهتون خبر میدم
خانم ستاره نیت اینا هم اخاذی هست نه چیز دیگری چون موقعی که مبلغی رو برای رضایت در کلانتری خواسته بود من و سرنشین دوم اون خودرو که دوست شاکی هست با هم چند صد متر از کلانتری رفتیم بانک تو راه برگشت دوستش بهم گفت که هم پوستت رو میکنیم هم پولت رو . ولی من این حرف تو کلانتری نگفتم چون با خودم گفتم حالا که مبلغ رو گرفته یکاری نکنم که رضایت نده
یه چیزی بهتون بگم ستاره خانم تو رو خدا به ماشین تون دوربین ثبت حوادث ببندیدن اینجور ادما خیلی اذیت کننده هستن.
یعنی اگر ابلاغیه نیاد ممکنه پلیس بیاد به من دستبند بزنه؟ ایمیل تون رو چک کنید عکس مدارک رو براتون میخوام بفرستم
جنسیت شاکی و شاهد تو روند پروند تاثیر داره ؟ من آدمی نیستم که کسی رو بزنم حتی تگر کسی من رو بزنه هم نمیزنمش ولی این بار دفاع از خودم بود و هدفم دور کردن اون از خودم بود من نیت اسیب به هیچ کسی رو ندارم دیگه چه برسه به اینکه طرف جنسیتش زن باشه
بار دیگه از حسن نیت شما ممنونم
سلام با زحمتای من؟
ایمیلی که فرستادم به دستتون رسید؟
از صبح چند بار همین صفحه رو به روز رسانی کردم
خدا خیرتون بده من اول خدا بعد به شما دلگرمم
پاسخ:
سلام آقاا سبحان خوبین بزرگوار؟
الان نگاه می کنم به ایمیلم دسترسی نداشتم.
اینم از معضلات اون رابطه است که تو گوشیم بالا نمیاد.
شرمنده ام که چند بار از صبح این صفحه رو رفرش کردین و من یه کم با تاخیر پاسخ می دم.
سلامت باشین .امااا درسته من حق مشاوره نمی گیرم امااا دو رکعت نماز به نیت من که می تونین بخونین درسته؟
برای ارامش دلم.
اول به خدااا دلگرم باشین و اخرم به خداااا من وسیله اشم که اون لحظههه انگااار یکییی بهم گفت برو تو وبلاگت یکییی صدات می زنه .
برا همین اومدم اصن.
الان می رم ایمیلمو چک می کنم چشم.ودوباره براتون پیام می زارم.
سلام چشم حتما هم نماز میخوام هم دعاگوتون هستم و خواهم بود اگر ایمیل نشد ایدی تلگرامی چیزی هم باشه کار من راه می افته
پاسخ:
سلام اقاا سبحان سپاس از لطفتون .
خیلی خیلیی ممنونم .
ایمیل رو چک کردم فقط نوشتین سلامم شمااا سرکار خانم ستاره ستاره هستین هیچ پیوستی نداره .
فکر کنم نفرستادین برام.
می دونم سخته براتون ایمیل کنین ولی مجازی فقط برای ضروریت می رم تا حسابی گیر نکن سراغ تلو این چیزا نمی رم و گاه هم پروف و عین دیونه ها ان بودن نبودنشونو چک می کنم اونجاها خیلیییی خیلیی خیلییی بیشتر اذیت میشم.
سلام عکس مدارک ایمیل ارسال گردیدن و جا هایی که مخدوش شده مشخصات هست مثل کد ملی و ...
پاسخ:
سلام .
اوکی مشکلی نیست.
الان نگاه میکنم .
رفتین کارهایی که عرض کرده بودمو انجام دادین؟
خوب اقا سبحان رفتم و تمام پرونده اتونو مطالعه کردم.
بزارین همین اول کار اب پاکی رو بریزم رو دستتون طرف مقابلتون هیچ غلطی نمی تونه بکنه .
چرااا؟
به چند دلیل.
صورتجلسه یه کم ناخوانا بود توی عکس برام امااا دلایلی که میگم هیچ غلطی نمی تونه بکنه و نترسین چی هاست .
تو شکواییه ای که طرح شکایتشو نوشته تو قسمت دلایل و منضمات تنهااا دلیلی که اورده گواهی پزشکی قانونی هست .
که این دلیلی برای این که الزاما شمااا توهین یا ضرب و جرح رو انجام دادین نیست و نمی تونه باشه چرااا؟بازم چون باید یا اگر شاهد داشت تو همون قسمت دلایل و منضمات می نوشت یا اگر فیلمی موجود بود تو همون ابتدای شکایتش مطرح می کرد این از این .پس نترسین که از الان دستشونو براتون می خونم و تصمیم نهایی قاضی رو براتون می گم که الزاما بر اساس قانون نبایست ضد شمااا هیچ رایی صادر بشه .
امااا در خصوص این که در صورتی که ابلاغیه براتون اومد چطور دفاع کنین باید بگم که به هیچ وجه نگین شمااا اونا رو زدین بگین که اومد راه بگیره راه ندادم پیچید جلوم اونورم عابر پیاده رد می شد به خاطر این که راه نداشتم عبور کنم و به عابر نخوره گرفتم این ور که متاسفانه سانحه است دیگه پیش میاد .و با ایشون تصادف کردم و ایشون هم از سر لجبازی راه منو مسدود کردن .همین نیازی نیست توضیح اضافه بدین .
این از این .
و در این مورد هم بگین که رفتیم کلانتری به موجب صورتجلسه موجود بنده خسارت ایشون رو پرداخت کردم .این تا اینجااا .می تونین اضافه کنین که به خاطر همون مسئله این افراد غرض ورزی کردن و با لج و لجبازی می خوان بنده رو تحت الشعاع قرار بدن و بی دلیل با فریب محکمه محکوم کنن الان به جای این که من ازشون شاکی باشم ، من بی خیال شدم ایناا دست پیش گرفتن پس نیفتن .
امااا موارد دیگه که باید براتون بگم اینه .
آقاا سبحان تو روند پرونده و خلاصه پرونده اتون دیدم که تازه پرونده ثبت شده و منظور از دستو قاضی اونجااا برای تحقیقات ابتدائی هست نه صدور رای یا حکم قضایی .
پس پرونده هنوز مورد رسیدگی قرار نگرفته نترسین جای دفاع وجود داره .
از طرف دیگه نکته اخری که باید براتون بگم اینه که پرونده شماااا تو شورای حل اختلافه و از اونجایی که دادگاه های صلح به محاکم قضایی اضافه شدن دیگه تو شوراهای حل اختلاف امکان صدور هیچ رایی مگر ایجاد صلح و سازش و یا گزارش اصلاحی که باز هم شورا حق نداره وجود نداره .
یعنییی کار شورااا صرفا ایجاد صلح و سازشه و معمولا بعد از حدود 3 ماه پرونده رو به مرجع صالح ارسال می کنن تا اونجاا تازه رسیدگی اصلی شروع بشه .
این از توضیحاتم بازم سوال بود بپرسین من هستم اصلا نگران نباشین .
نه نمی تونم باور کنم به چند دلیل مگه نمیگین به عنوان همسر قبولش داشتین چرا دخول کامل نداشتین؟ وقتی هیچ کاغذی رو امضا نکردین چطور تونستین یه تعهد شفاهی رو قبول کنید شما که بهتر از ادما دیگه با قانون اشنا هستین بیشتر شبیه ازدواج سفید میمونه تا ازدواج قانونی.
از حرفم امیدوارم ناراحت نشین ها ولی به من اینطوری القا شد که شما ته دلت یه احتمالی میدادی که ممکن ازدواج قانونی صورت نگیره .
نگران نیستین از عکس هایی که دارین بعدا سو استفاده کنه؟
منم به شما که جای خواهرم باشین فعلا توصیه ازدواج نمیکنم ولی این بلاتکلیفی رو هم توصیه نمیکنم.
دوست دارین محمد بیاد تا با هم همون کار هارو بکنین؟ اینکه از چند جهت دارین میکشین رو نه نفهمیدم یعنی خانواده فشار میارن که ازدواج کنین؟
اگه من بگم تصادف کردم و کار به پاسگاه کشید نمیپرسن واسه چی کار به پاسگاه کشید؟ اگه پرسیدن چی بگم؟
شاهد ها رو من میتونم با خودم ببرم شورا حل اختلاف یا زوده؟
تو خط اخر برگه صورت جلسه کلانتری نوشته که در خصوص درگیری بعمل امده رضایت بلاغیر و شرط اعلام میدارم همچنین مامور کلانتری زیر کلمه رضایت بدون غیر و شرط خط کشیده.
اونی که به ۱۱۰ زنگ زد و گزارش درگیری داد من بودم این یه نقطه قوت حساب میشه یا نقطه ضعف؟ همچنین میتونم بگم که لب و مانتوش توی تصادف اسیب دیده؟
از همچین ادمی بعید نیست خودزنی کرده باشه
پاسخ:
مهم نیست .باور نکنین .
من به شما خورده نمی گیرم که اونی که عاشقش بودم اون کارو کرد شما که یه غریبه ای و نه تو ماجرا بودی و نه می دونی چی می کشم.مهم ترین و بهترین قاضی خداست.
نه از شما چرا ناراحت بشم.
بله میگممم.اماااا خیلی هااا هستن همسرشون رو هم اجازه دخول نمی دن .دلیل میشه این حرف؟
من حتی اگه باهاش ازدواج می کردم شاید تا مدت ها باز هم نمی تونستم این کارو بکنم توضیح این موضوع هم زمان بره و من دیگه حوصله توضیح ندارم واقعا.می دونین چرااا چون خودش میگفت کاغذ یه برگه تعهد باید دلی باشه .بله کار من شبیه ازدواج سفیده .
نه بحث احتمال نبود ترس از رابطه داشتم.
نه نگران نیستم چون ادمی نیستخواد سوء استفاده ای بکنه.
از طرف دیگه ...حوصله توضیح ندارم.
واقعااا خودم دیگه توان ندارم .حرفای شمام بیش از اندازه سنگینه من به اندازه کافی در عذاب هستم .نیش اضافه تر رو نمی تونم تحمل کنم.
بلا تکلیف نیستم .همه چیز تموم شده و من تنها موندم و فقط خدا رو دارم.تمومه .
همون کارا رو؟
واقعا چی فکر و تصور کردین ازم؟
یعنی میگین چون نیاز جنسی دارم دوستش دارم یا می خواستم برگرده؟
منظورتون اینه؟
هیچی نیاز نیست متوجه بشین چرا از چند جهت دارم می کشم.
نمی خوام صد سال سیاه برگردههه.چون دیگه برگشتش بی فایده است .
هیچی دیگه ادامه ندین من دیگه توانشو ندارم.
به اندازه کافی اذیت میشم.
یه غلطی کردم اونم با یکی که عاشقش بودممممممممم .
تشریفشو برده من باید بکشممم.حقمه بدتر باید بکشممم .اشکالی نداره ازادین .
هر فکری بکنین.
مقصر نیستین که....
آزادین...
من تا صبح هم بگممم شمااا از سمت خودتون به قضیه نگاه می کنین .
من خودم می دونم و خدای خودم و دل شکسته ام و می زارم اون قضاوت کنه نیازیم نیست شما قضاوت کنین .
راجع به ازدواج هم ممنونم از توصیه اتون.
فعلا یکی دیگه رو مثل خودم بدبخت نخواهم کرد تا زمانی که کسی که قلبمو احاطه کنه وجود نداشته باشه.
مطمئن باشین .خیالتونم راحت.
من چون صورتجلسه رو نتونستم بخونم دست خطشو متوجه نشدم چی نوشته .
خوب پس اگه نوشته از بابت درگیری می تونین بگین پولشو دادم و رضایتشو گرفتم اون صورتجلسه رو هم استفاده کنین.
بله می تونین .
نقطه قوت محسوب میشه.
شاهد ها رو دادسرا ببرین شورا نیاز نیست.
سوالی داشتین بپرسین.
خب اگر ترس رابطه داشتین واسه چی میرفتین سوییت همون در دفتر تون رو میبستین کار راه بنداز نمیشد؟
حرف من نیش دار نیست شما پرسیدین باورتون میشه منم گفتم نه بعنوان یه شنونده باور نمیشه. البته باور کردن من یا باور نکردن من نباید براتون مهم باشه چون هیچ فرقی براتون نداره الان من خودم رو مقصر مرگ مامانم میدونم اگه من طمع نمیکردم و کلیه م رو ارزون تر و زودتر فروخته بودم اون چند ماه بیشتر زنده بود شاید همین الان هم زنده بود من دوست دارم زمان به عقب برگرده و من ارزون تر بفروشم الان شما این رو میخونید درکی از حس و حال من ندارید چون الحمدالله همه چیز رو از زاویه شخص ثالث میبیند و تو دل خودتون هم میگین چه کار بیهوده ای مادرت دیر یا زود میمرد ولی مادر برای من همه دنیاست شما نمی تونین من رو درک کنین منم متقابل. بعدشم حرفای من به منظور نیش و کنایه ازار دادن نیست . مگه اونی که زمین خورده رو میزنن؟
اینکه هنوزم اسم وبلاگ محمد هست اینکه هنوزم پست هایی با موضوع محمد میذارین اینکه هنوزم موقع بحث های خانوادگی مدافع محمد هستین و... یعنی هنوزم محمد براتون تموم شده نیست از زدن چنین پست هایی هدفتون چیه اینکه شاید محمد خواننده این پست ها باشه و برگرده؟ یا نوشتن دلتون رو سبک میکنه؟
منم میخوام داستان زندگیم رو بگم موافقین؟ شاید این سو ظنی که به من دارین بر طرف بشه
اولش تو یه خانواده ای با وضع مالی متوسط رو با بالا به دنیا اومدم یه بردار بزرگتر از خودم داشتم که مشکلات عصبی داشت و موقعی که عصبانی میشد نمی تونست خودش رو کنترل کنه پدر و مادرم مدام اون رو تحقیر میکردن اونم سر من خالی میکرد همیشه البته زندگی منم بد نبودا در کل خوب بود و تنها مشکلم تو دوران طفولیت همین بود. اون حتی چند بار خواست من رو بکشه با خفه کردن و پرت کردن از بلندی .
دبگه گذشت و گذشت من شدم حدود ۱۴ سالگبم برادرم با یه خانمی ازدواج کرد و از خونمون رفت وقتی از خونمون رفت و بعد کرونا اومد که باعث شد ما از نظر وضع مالی ضعیف بشیم تو دوران کرونا خواهرم به دنیا اومد و دو سال و نیم بیشتر عمر نکرد تو همون دوران نوزادی فوت سد بخاطر بیماری ریوی که داشت خب مادرم تو سن بالا زایمان داشت بعد من مجبور شدم هم درس بخونم هم به مدرسه برم که مادرم مریض شد و من هم درس میخوندم هم از مادرم پرستاری میکردم و هم کار میکردم. پدرمم بخاطر کهولت سن یه سری مشکلاتی مثل کمر درد داشت . میتونین تو اینترنت سرچ کنین:" بیماری پدر و مادرم زندگیم رو سخت کرده"
پاسخ:
سلام آقاا سبحان .دقیقا .شما با کفش های من راه نرفتین .اما من حال شما رو درک می کنم و حس می کنم می دونین چرا؟
چون مادر منم تموم زندگیمه و برام یه دنیاست .
من قضاوتتون نمی کنم و درکتون می کنم چون خودمو می زارم جاتونو حس می کنم دردتونو .
اماااا .یه نکته جالب من هفته گذشته رفتم قم و جمکران و افتادم به پای بی بی که تو رو جدت تو رو به داداشت قسم که می دونم همه زندگیت بوده به داد حال نذارم برس .
اونجا که جای چاه امام زمان قبر شهدا رو گذاشتن .اونجااا سر قبر شهدا بدجور دلشکسته بودم و اشک می ریختم با چشمای گریون و خسته وقتی از ته قلبم هق هق می کردم .
سرمو بلند کردمو و دیدم انگار یه نور فرمی وارد قلبم شد نمی دوم چی بود یه انرژی یا چی نمی دونم امااا با چشمام دیدمممممم.
دیدمش .انگار دست نوازش روی قلبم کشیده میشد .فکر کردم سبکی حال زیارته برام .ولی باورت نمی شه آقا سبحان من یه هفته است سرترالین نمی خورم یه هفته است اصلا گریه نمی کنم یه هفته است حال دلم خوبه و یه هفته است دیگه حسی به محمد ندارم.
از نظرم تموم شده است .
اما چرا وبلاگم به نام محمده چون همون ابتدا که عاشقش شدم این وبلاگو به نام اون زدم .
چرا متن هایی به نام اون می زارم نه هدفم برگشتش نیست به هیچ وجه چون تمایلی به برگشتش ندارم دیگه اوایل چرا اما حالا نه دیگه .واقعا نه .اصلا .
من فقط با نوشتنم خودمو تخلیه کردم.
اتفاقا دیشب زد به سرم که تفاله های مونده تو وجودم از اون ادمو هم دور بندازم .بنابراین تصمیم گرفتم که یه کم بعد این که مشکل قضاییتون حل شد و کمکتون کردم این وبلاگو هم حذف کنم.
و محمد برای همیشه تمام شه.
تمام.
اماا چیزی که الان مهمه اینه که دیگه هرگز نمی خوام در مورد محمد صحبت کنم و چیزهایی که تو اون برهه زمانی تو ذهن و قلب و روحم بوده می خوام مثل خودش همه چیزو فراموش کنم و بندازم دور.
دیگه حرف زدن در مورد محمدو نمی خوام.
و دیگه کوچکترین حسی بهش ندارم ولی اینکه نمی بخشمش سر جاشه و کاری که اتفاق افتاده رو تغییر نمیده .
اما دیگه احساسی ندارم فکر نمی کردم یه روز این اتفاق رو تجربه کنم و شیرینی زندگی بدون اون ادمو بچشم که ائمه و خدای من لطف کردن بهمو دارم این یه هفته رو می چشم و به حمدالله تو خونه هم دیگه حرفی از محمد نخواهد بود و اگر هم باشه به مرز بی تفاوتی رسیدم و این خوبه .
شاکرممممم.
من اینجا فقط خودمو تخلیه می کردم و مهم اینه واقعا الان حالم خوبه .
اره بگید برام .
بابت تلنگرایی که بهم زدین هم ممنونم .
واقعا موثر بود و مثمرالثمر .من توبه هم کردم اونروز .
و دیگه بحث محمدو همین جا تممش می کنم اگه اشکالی نداره.
محمد تمامه برای من .تمام.
بله برام تعریف کنین خیلی سبک میشید بهتون قول می دم.
سلام خیلی حوشحالم که الان میخواید همه چیز رو فراموش کنید درستش هم همینه میبخشی ببخش نمیبخش نبخش ولی در هر صورت فراموش کن و شما از من پرسیدی باور میکنید منم گفتم نه حق دارم پاسخ مد نظر خودم رو بگم حالا ممکنه خوشت بیاد و ممکنه خوشتون نیاد پذیرش اشتباه یه بخش مهمی از جبران اشتباه هست ولی من قصد سرزنش ندارم همینکه میدونم از کرده خودتون پشیمونید و در فکر توبه و جبران گذشته هستین خوبه و امیدوارم با کار هایی که خدا گفته رو انجام بدین اینطوری او لکه گذشته پاک میشه من همیشه وقتی خودم رو دعا میکنم میگم خدایا کمکم کن یه کار هایی بکنم که ادما از معاشرت با من یاد تو بیافتن واقعا خیلی خوشحالم این متن رو دیدم و خیلی ممنون که بخاطر من وبلاگتون رو پاک نکردین متاسفانه این ماجرا من ادامه دار شد البته خب من استخدام نشدم به دلیل معلولیتم
من اسکرین هاش رو به ایمیل تون فرستادم. امروز برام یه اس ام اس بود که رفتم سامانه عدل ایران دیدم یه شماره بیشتر هم شده و هم اینکه اولی تغییر کرده. البته اگر رفتن به برنامه جیمیل براتون ازار دهنده هست میتونین ایدی تلگرام بدین یا همین ها باشه
دادیاری یعنی چی؟ الان چیشده من نمیفهمم منظور اون سامانه چیه . یعنی ماجرا تموم نشده اون داره چی کار میکنه؟ میشه برام تحلیل کنید
پاسخ:
سلام .روز بخیر.
می خوام فراموش کنم ولی نمیشه واقعا نمیشه .
هفه پیش که تازه از زیارت برگشته بودم حالم خوب بود اماا حالا بازم داغونم.
مدام با خودم تو ذهنم می گم دیگه دوستش ندارم .اه اه .
و فلان ولی می بینم دارم دروغ میگم .
یه دروغ محض .
دروغی که بورش برا خودمم سخته .
نمی دونم شاید مشکل شمام تموم شه باز نتونم وبو پاک کنم چون تنها جاییه که قلبم توش آروم میگیره و هنوز می تونم بوی اون ادمو استشمام کنم .
من تنها موندم و تنهام می مونم چون با این وضعیت امتحان کردم با ادم های مختلفی هم امتحان ککردم نشده نمیشه .نمی تونم رابطه جدیدو تجربه کنم.
بگذریم .گفتم شاید مثل اون هی بگم دوستش ندارم تاثیر داشته باشه دیدم نه دروغه حرفم و خودمم باورم نشده .
خوب دیگه باور کردن یا نکردنش دیگه با خودتونه .مختارید من فقط دنبال راهی برا تسکین قلبم بودم.
ولی اینو بدونین تا با کفش دیگران راه نرفتی نمی تونی درکش کنی .امیدورم هرگز به این جمله و حرفم نرسید.
کاش دروغ خودم که دوستش ندارم باورم بشه.
نه همین جااا خوبه .
زندگی من حتی تو کارم پر از خاطراته محمدمه.
دادیاری شعبه رسیدگی کننده وتتحقیقات کننده است که بعد از شورای حل اختلاف پرونده میره دستشون الان اینجا ابلاغیه می زنن و هر دوی شما رو اول جدا جدا بعد همزمان مواجهه حضوری می زنن نگران نباش.
نگاه نکردم سر فرصت نگاه می کنم و می خونم و برات توضیح ی دم.
اون پست بیماری پدر و مادرم..... رو بخونیدحتما بعد بیاین ادمه ش رو اینجا بخونید
اره خلاصه وضع مالی ما هم ضعیف تر شده بود طوری که مادرم رو با رضایت شخصی خودمون از بیمارستان اوردیمش چون پول میگرفتن مادرم طوری مریض بود که با خودم میگفتم کاش بمیره انقدر عذاب نکشه هیچ کسی نمیفهمه از درد نتونی یه هفته بخوابی یعنی چی من هر روز صبح زود بیدار میشدم یه ذره کار خونه بعد میرفتم مدرسه ساعات اخر رو از مدرسه فرار میکردم میومد واسش ناهار میدادم اون خودش نمیتونست ناهارش رو بخوره یا خودش دستشویی بره عملا مثل بچه های کوچیک شده بود خودش نمیتونست لباس بپوشه من از اون مراقبت میکردم تا بعدا عذاب وجدان نداشته باشم و درس میخوندم درسم نسبتا خوب بود چند باری هم رتبه های کشوری داشتم اما خب این موضوعات باعث لطمه به درسم شده بود البته من سال های اخر زیاد درسم خوب نبود بدم نبود بعد مادرم نسبتا بهبود کرد یعنی خودش تونست غذاش رو بخوره لباسش رو بپوشه و خودش دستشویی حمومش رو بره ولی دیگه نمیتونست غذا درست کنه یا خونه رو تمیز کنه. کار منم بهتر شد دیگه چند ساعتی هم وقت درس خوندن پیدا میکردم من قبل از بیماری مادرم هم درس میخوندم هم کار میکردم ولی بعد بیماری اون دیگه سرکار نرفتم و بجاش میرفتم خونه از اون مراقبت میکردم و هرزگاهی میرفتم مغازه درسمم به شدت افت کرده بود ولی خب مادر مهمتر از درسه من سال اخر دبیرستان بودم که این اتفاقا افتاد
پاسخ:
خوب باقیش چی شد؟
چه کار خوبی می کردین مراقبت از مادر می کردین مطمئن باشین مزد کارو میگیرین .
همچنین ما به شورای حل اختلاف نرفتیم یعنی اس ام اس برام نیومد
همچنین ما به شورای حل اختلاف نرفتیم یعنی اس ام اس برام نیومد
ممکنه اینا از شورا حل اختلاف به خواسته شون نرسیدن بعد رفتن از دادگاه دوباره شکایت کردن؟
پاسخ:
ناخواسته پرونده ها وقتی در شورای حل اختلاف سازش حاصل نمیشه می فرستن دادیاری تحقیقات تکمیلی انجام بشه و بعد رای صادر بشه .
نه شکایت دوباره نیست ادامه همونه عزیزم.
میگم اگه امکان داره اکانت تلگرامی چیزی بدین البته اگه تلگرام رو زود زود چک میکنین چون ظاهرا به اینجا دیر به دیر میاین من خیلی استرس دادم بابت این قضیه هم کتک خوردم هم پکل دادم هم دوباره ازم شکایت کرد یعنی چی میشه اون کاغذ کلانتری و اینکه من زدم پلیس مدرک کافی هست؟
پاسخ:
زود به زود میام به خاطر شما خوبه؟
زود به زود میام به خاطر شما خوبه؟
میشه از اول برام توضیح بدین که روند پرونده چطوریه؟ شما در جواب کامنت ۳ مهر ساعت ۱۴ گفتین اینا زرنگ بازی دراوردن که ابلاغیه برام نیاد خب برای من که ابلاغیه جهت حضور در شورا حل اختلاف واسم نیومد خیلی ممنونم که کمکتم میکنید من خیلی نگرانم هر روز چند بار این صفحه رو بروز رسانی میکنم نگاه کن هم باعث تصادف شده هم من رو زده هم ازم پول گرفته هم ازم شکایت کرده
پاسخ:
عیبی نداره .
اره چرا نمیشه .
الان از اول براتون توضیح می دم.
ببینین روند پرونده ها این طوره که اول اگه کیفری باشه میره پاسگاه یا کلانتری ظرف 15 الی 25 روز تحقیقات و بازجویی ها و صورتجلسات مربوط به شاکی پرونده تکمیل میشه و بعد پرونده ارجاع میشه به شورای حل اختلاف که صلح وسازش حاصل بشه و بعد از یک الی سه جلسه بین شما و اون طرف این که سازش حاصل شد یا نه رو تعیین تکلیف می کنن و بعد پرونده رو می فرستن مرجع صالح که دادسرا هستش.
همون دادیاری منظورمه .
بعدش پرونده رو توی دادیاری اول برای شاکی ابلاغ می زنن و اونجا تازه تحقیقات اصلی شروع میشه و ازش توضیح می خوان چی شده و مدارکش چیه و...
بعد از اون این بار ابلاغ برای شما می زنن و توضیحات شما رو هم میگیرن و برای شما تفهیم اتهام می کنن(که یعنی کی و چرا ازتون شکایت کرده و دلایل شکایتش چیا بوده.)بعد از شما می پرسن توضیحاتتونو و بعد هم صورتجلسه رو تکمیل می کنن.
بعد یه جلسه مواجهه حضوری می زارن و قرار صادر می کنن این طور که یا شما تبرئه می شی و قرار منع تعقیب صادر میشه (که صد در صد این طور خواهد شد .) یا این که شما محکوم میشی و قرار جلب به دادرسی صادر میشه که انتهای رسیدگی نیست و رسیدگی ادامه پیدا می کنه (که اصلا برای شما این اتفاق نمیوفته نگران نباشین)
اره گفتم زرنگی کردن که شما خبر دار نشی دیگه که بری شورا و اونا تو رودربایستی بمونن و ....
خواهش می کنم .وظیفه است .کاری ازم بر بیاد حتما براتون انجام می دم و مزدشم از خدا میگیرم من تو تموم کارام با خدا معامله می کنم.
عیبی نداره پیش میاد.
برام توضیح بدین چرا ابلاغیه از شورا حل اختلاف حتی یکبار هم نیومده باید میمومد دیگه؟ من بعد از حرف شما رفتم به شعبه شورای حل اختلاف بعد به اونا گفتم اینم صورت جلسه کلانتری هست(صورت جلسه کلانتری داخل دادسرا مدرک معتبر و کافی هست؟) بعد اون مسول شورا گفت چند روز بعد شاکی قرار بیاد اینجا وقتی اومد بهش میگم برو از کلانتری صورت جلسه بگیر بیار اگر نیاورد که عدم پیگیری پرونده میزنم و مختومه ش میکنیم و تمام میشه و اگه اورد یه روزی هم به تو میگیم بیا و هم به اون ولی به من نگفتن من فکر کردم پرونده عدم پیگیری خورده اونا چه کاری کردن دقیقا ؟ این که برای من ابلاغیه جهت حضور در شورا حل اختلاف نیومد نقطه ضعف میشه؟ این به معنی عدم حضور من در شورا حل اختلاف معنی میده؟
پرونده من کیفری هست یا حقوقی؟ تا الان تحقیق کردن یا نکردن از کی و چطوری تحقیق کردن؟ یا اگه باز قراره تحقیق کنن چطوری تحقیق میکنن؟
ممکنه اینبار هم ابلاغیه نیاد؟ اونجا به بازپرس چی باید بگم؟
تا اینجا که همه چی بر ضد من بوده چرا باید اونجا تغییر پیدا کنه؟ صورت جلسه کلانتری که اونجا اون نوشته رضایت بلاغیر شرط را اعلام میدارم کافی هست؟و همچنین من به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم اونا به پلیس راهنمایی یعنی من گزارش درگیری دادم این دوتا مدرک کافی هست؟
راستی واستون ناراحت شدم فکر میکردم همه چی تموم شده درسته که ین مسائل از ذهن بیرون نمیره ولی میشه بهش فکر نکرد سعی کنید بیکار نمونید همیشه مشغول باشین تا فراموشتون بشه همچنین تنها نمونید هنوزم با اون عکس ها خودارضایی میکنین؟
پاسخ:
گفتم که ابلاغیه از شورا نیومده مهم هم نیست چون صلح و سازشه فقط.
مهم نیست اصن .
فکرتونو بابت شورا مشغول نکنین.
اره صورتجلسه عالیه .
اما تو دادسرا استفاده اش کنین کپی هم بگیرین که از دست نره .
اونا حق اینو ندارن پرونده رو مختومه اعلام کنن یا در موردش تصمیم گیری کنن.
اونا فقط صورتجلسه می کنن و پرونده رو می فرستن دادسرا.
نه اگه عدم پیگیری هم می خورد بازم براتون در قالب دادنامه ابلاغیه میومد.
نه نقطه ضعفی نیست انقدر الکی نگران نباشین .شورا مهم نیست اصلا.
اصلا حضور شما در شورا یا عدم حضورتون به هیچ وجه اهمیتی نداره .
کیفریه.
تحقیقات از کلانتری شروع یشه بعد میره برا صلح و سازش به شورا بعد دادسرا بعدشم دادگاه.
بازم تحقیق دارین تو دادسرا اون دفعه توضیح دادم که اول اونو به عنوان شاکی می خوان بعد شما رو می خوان بعدم جلسه مواجهه حضوری می زارن.
این بار ابلاغیه میاد نترسین.
همون چیزایی که برای من گفتینو به بازپرس بگین و صورتجلسه رو هم یه کپی بگیرینو بهش نشون بدین . بهش بگین اگه لازمه خودش هم می تونه مستند به ماده 199 قانون آیین دادرسی مدنی تحقیقات از کلانتری مورد بحث انجام بده .در صورت صلاحدید محکمه البته .
تا اینجا هنوز اتفاقی نیوفتاده که بر ضد شما باشه فعلا پرونده پروسه اصلیشو داره طی می کنه.
بله همون رضایت کافیه.
بله جفتش کافیه اگه کافی ندونست بگید شهود هم دارم اگه دادگاه صلاح بدونه مستند به ماده 1258 قانون مدنی هر وقت دادگاه بخواد حاضر می کنم که دلیل بر صحت و سقم حرفامه.
هی .
لطف دارین .
ممنونم از لطفتون.
اماا من سوختم و با سوختنم می سازم.
دیگه کاریه که شده .
شکر.
بله تموم شده امااا دیگه قلبمی تو سینه ندارم .ادمی هم بدون قلبش با یه ربات یا یه مرده فرقی نداره.
اوووف خیلی سخته .جوری سر خودمو شلوغ کردم که نتونم نفس بکشم حتی روزای تعطیلمم نذاشتم خالی بمونه جوری که شب ساعت نه عین مرده ها میوفتم امااا تو خوابش دست از سرم بر نمی داره خاطراتش.
جوری که له له استراحت و ارامشو می زنم چون اون گفت حسرت ارامشو داره حس می کنم منم نباید رنگ ارامشو ببینم.
خلاصه من سوختم شما مراقب باش نسوزی یا با کفش من راه نری .
ممنونم از لطفتون.
تنهااا فقط تو مسیر جاهایی که میرم تو ماشین تنهام .
اتفاقا شدیدا عاشق تنهایی شدم چون دیگه همرازی برای دل این بی صاحبم پیدا نمی کنم وقتی تنها میشم تو ماشین مخصوصا بلند بلند با خدا حرف می زنمو اشک می ریزم.
سر نمازام مخصوصا.
خود ارضاییی .
خخخخ
خنده داره .
من الان به حدی رسیدم که فقط به اون تحریک می شم و حتی فیلماشم تحریکم نمی کنه چون واقعیت اینه تمومه و نیست .
اذیت میشم درد می کشم اما میلی به هیچ کاری ندارم.
هیچ میلی.
حتی آخرین بار مادرمو که فرستادم کربلا با این که خیلی خودمم دلم می خواست برم نرفتم .فقط یه نامه نوشتم که توش به اقا امام حسین گفتم مراقب محمد باش .
یه دستیم رو قلبم بکش.
یادم نمیره هیچ وقت نامه ام خیس اشکاک بود وقتی تاش کردم دادم به مادرم که ببره جوری چسبیده بود به هم مادرم می خندید می گفتم فکر کنم این برگه ها چسبیده به هم آقا حوصله اش نگیره بخونه .
دلم پر می کشه ولییییی رو سیاه که جایی نداره .
هر جام که میرم زیارت اول اون ادم میاد تو سرم فقط می گم خدایا درسته دلم شکسته امااا مراقبش باشی ها من بیشتر عذاب می کشم خدایی نکرده دلم اتیش میگیره.
چی بگم والله .
درد هجری کشیده ام که مپرس.
امیدوارم از ته قلبم ارزو می کنم هرگز حالی که من دارمو نه حس کنین و نه تجربه .
امیدوارم هرگز با کفش های من راه نرید .از ته قلبم می خوام هیچ کافری (مسلمون که جای خود داره) این حال منو نچشه.
این اتفاق ها همزمان شده بود با ماحرا مهسا امینی و امنیت خیلی کم سده بود عده به اجبار و تهدید با استفاده از سلاح تهدید میکردن به بستن مغازه ها و... چون امنیت کم شده بود مشتری نبود و ما ورشکست شدیم ورشکستی که یک کلمه هست و یک دنیا کتاب معنی داره یعنی غم از دست دادن ابرو و اعتبار یعنی ترس از اینده یعنی کسایی که بهت بدهکارن اگه بدونن دیگه تو بازار نیستی پولت رو نمیدن خیلی خیلی حرفه این کلمه علت ورشکستگی ما این بود که دوران کرونا سرمایه اولیه مون رو ضعیف تر کرد ماجرا مهسا مشتری واسمون نذاشت مادرم مریض شد و کار ها افتاد گردن بابا پیرم بعد منم چون مریض بودم نمیتونستم زیاد فعالیت کنم مثلا سفر کردن بخشی از واجبات کاره که من نمیتونستم برم درامد ما بعد از ورشکستگی شد صفر یعنی حتی هزار تومن هم نداشتیم ولی خب از قبل که پول داشتیم با اون با طلبکارهامون صاف کردیم و بابام هم خیلی وقت بود کمرش درد میکرد اونم فرستادیم عمل منتها تو عمل اون با خطا پزشکی که عمدی هم بود یعنی قصکر کرده بود مواجه شدیم و بابام از کمر به پایین فلج شد
پاسخ:
می فهمم پدر و مادر منم یه بار ورشکست شدن و من اون زمان یه دبیرستانی بودم و طعمشو چشیدم و درک می کنم.
خوب...
ایمیل هاتون رو نگاه کردین؟ چرا قاضی شورا حل اختلاف من رو تبرئه نکرد
پاسخ:
نگاه کردم .
قاضی شورا که نمی تونه شما رو تبرئه کنه .
مگه نگفتم قاضی شورا فقط برای صلح و سازشه؟
نمی تونه رای صادر کنه.
سلام همین الان ابلاغیه اومد و عکسش رو ایمیل میکنم الان من فردا میرم اونجا
به محض اینکه یه اس ام اس اومد پرونده رفته به دادیاری شانسا خود تبریز بودم بلافاصله رفتم دفتر خدمات قضاییه و اونجا یه نامه ای رو نوشتن خطاب به دادیاری و متن این بود که سبحان اتهامات وارده را قبول نداشته و ندارد
الان برام ابلاغیه اومد که خودم رو تا ظرف ۵ روز تو داسرا حاضر کنم وگرنه برام جلب میشه
یبار دیگم ماجرا رو براتون خلاصه میکنم یه ماشینی هی اومد پیچید جلوم و بهم راه نداد و اخرش تصادف کردیم تصادف طوری بوده که من مقصر سانحه تصادف شدم تصادف من طوری بوده که ماشین من حدود دو وجب از ماشین اون عقب تر بوده و من از سمت راننده برخورد کردم یعنی امکان پیاده سدن بلافاصله بعد از تصادف رو نداشتم اگه بگین عکس تصادف رو هم بهتون بفرستم بعد تصادف من پیاده شدم که از صحنه تصادف فیلم بگیرم اون ضربه محکمی به صورتم زد منم زدمش ولی ضربات من شدت کمی داشت تو فیلمی که گفتم هم هست اول اون من رو زده بعد من اون رو ( مسله فیلم رو بنظرم خوم مطرح نکنم بهتره چون منم اون رو زدم اینطوری انگار حرف خودم رو نقض مبکنم نظر شما چیه؟)
بعد من زنگ زدم به پلیس و گزارش درگیری دادم ما رفتیم کلانتری اونجا تو صورت جلسه خانم فریناز رضایت بلاغیر و شرط داد
دوباره رفته از مراجع قضایی علیه من شکایت کرده
اونا دو نفر داخل ماشین بودن من تنها اون نفر دوم میتونه علیه من شهادت دروغ بگه یا
نفرات دیگری رو بیاره
منم شاهد دارم یه شاهد مرد و گفته اون اینه که فریناز اول بصورت سبحان زد بعد سبحان هم اون رو زد همچنین اون فیلم رو هم بهم گفتن که به هیچ کدوم از طرفین نمیدن مگر با کاغذ دادگستری که صاحب این فیلمه ادم چشم چرونه هست و فرینازم ادم خیلی جلف ببخشید واقعا ازتون معذرت میخوام ولی طوری لباس میپوشن که همه جاشون مشخصه ممکنه فیلم کات شده رو فریناز داده باشه؟ یعنی جا هایی که اون من رو زده رو کات کرده باشه جایی که من اون رو زدم رو بهشون داده باشه؟
راجب ادعا دروغین اهانتی که اون داشته هم باز من شاهدی یا مدرکی ندارم اونم یه نفر همون شخص دوم که داخل خودرو اونا بوده هست
راجب تحقیقات هم مثلا یه نفر رو از دادسزا نمیفرستن که بره تحقیقات میدانی کنه از اصناف و کسبه خیابون یا به دوربین های مدار بسته اون مسیر نگاه کنه؟ چون اگه اینکار رو بکنن کار من خیلی راحته . پس فقط به از کلانترب اونم از صورت جلسه کلانتری تحقیق میکنن؟
اونجا هم رفتم به هیچ عنوانی قبول نمیکنم که من اون رو زدم . درسته؟ یعنی هیچ کدوم از اتهامات وارده رو قبول نمیکنم؟
من که اونجا میرم تنها میرم یعنی اجازه داشتن وکیل رو دارم ولی خب من وکیل ندارم اونا از من سوال میپرسن منم بهشون جواب میدم و چه رمانی میتونم به رای پزشکی قانونی اعتراض بزنم البته نمبدونم پزشکی قانونی چی نوشته
البته ما حدود یه چهار روز بعدش که بیمه رفته بودیم اون کاملا سالم بود و ۶ روز بعد تصادف رفته پزشکی قانونی عملا خود زنی کرده
امیدوارم تا فردا این متن رو ببینید چون من فردا میرم به دادسرا
پاسخ:
خوب 5 روز وقتی بهت وقت داده چرا شما با عجله همین امروز میری ؟
فردا می رفتی؟
بفرستین عکس تصادفو ببینم.
می خواین یه لایحه دفاعیه مفصل و محکم براتون تنظیم کنم؟
اره به نظرم فعلا صحبتی از فیلم نکن .
این که خودتون زنگ زدین عالیه .یه نکته مثبته .
تو این مدت شمام یه شکایت جدید ازش مطرح کن سریع و اعلام کن من فکر می کردم ماجرا فیصله پیدا کرده اما نکرده بنابراین منم به محض متوجه شدن این موضوع از این دو نفر شکایت کردم این طور اون زنه نمی تونه علیه ات شهادت بده مجبورن کوتاه بیان .
می تونی قسم بخوری که توهین نکردی .سوگند قاطع دعوا .
بگو حاضرم قسم بخورم توهین نکردم .
دقیقا به هیچ عنوان زیر بار نرین به محض این که بگین اره اقرار محسوب میشه و خودتون اعتراف کردین و همه چیو باختین .
بگین موقعی که تصادف کردیم این ادم کاملا سالم بوده .مدرک دارم شاهد دارم . برین ببینین تاریخ گواهی پزشکی قانونیش کیه چک کنین ببینین چند روز بعد از اون تصادفه .اینا خیلی مهمه.
و اون شاهدم گفته که من شهادت میدم که اون اول سبحان رو زده البته امیدوارم کار به شاهد نکشه
پاسخ:
نترس کار به شاهد کشید از دادگاه درخواست می کنی خودشون احضارش کنن.خوبه همین.
نترس کار به شاهد کشید از دادگاه درخواست می کنی خودشون احضارش کنن.خوبه همین.
و اونی هم که دفتر خدمات از طرف من به دادیاری نوشت اسمش لایحه دفاعیه بود و داخل پرانتز نوشته( فاقد اعتبار)
پاسخ:
چرا مگه هزینه اشو ندادی و امضای الکترونیکو نزدی؟
چرا مگه هزینه اشو ندادی و امضای الکترونیکو نزدی؟
همچنین من میتونم اونجا بگم یه نسخه هم از مدرک پزشکی قانونی بهم بدین؟ یا هنوز زوده؟
و گر اونجا گفتن که فریناز میگه سبحان زدتش منم میگم من نزدندمش احتمالا موقع تصادف کمربند نبسته خورده به فرمون.هان این کار خوبه اینو بگم خوبه؟
پاسخ:
اینم خوبه .اما اقا سبحان حواست باشه تناقض گویی نداشته باشی اگه حرفت دو تا بشه باختی .
یه حرف رو بزن و همونو هم ادامه بده .می تونی بگی اما چرا منتظر جلسه ای شما الانم می تونی درخواست مطالعه پرونده رو از خدمات قضایی بفرستی بری ببینی چیا گذاشته و نامه پزشکی قانونی باید تو پرونده باشه . چک کن ببین چیا هست الان.
این ساعات برام خیلی مهمه کاش راه دیگه ای رو برای ارتبتط بهم میدادین خیلی مهمه اینا
پاسخ:
من هر روز دارم چک می کنم .بدونین معمولا صبح ها ان هستم .هر صبح چک می کنم استرس نگیرین.
من هر روز دارم چک می کنم .بدونین معمولا صبح ها ان هستم .هر صبح چک می کنم استرس نگیرین.
اون شاهد مردی که گفتم زنگ زدم بهش گفتم میای اونم زد زیر حرفش یعنی بهم گفت که نمیاد چه به نفع اون چه به نفع من
پاسخ:
عیبی نداره نیاد .
شما قدرت اینو داری که چون پرونده کیفریه درخواست جلب شهود رو از دادگاه کنی .اینجوری خود دادگاه براشون ابلاغیه می فرسته اونم مجبوره بیاد .فقط حواست باشه مطمئن شو بیاد به ضرر شما صحبت نکنه.
زورم رو ممیزنم که حکم جلب صادر نشع
پاسخ:
نه نترسین چیزی نیست چون پرونده کیفریه این وثیقه رو معمولا ابتدای همه پرونده های کیفری میگیرن .
یکی رو بردم اونجا برام سند گذاشت حکم جلب صادر نشد
پاسخ:
خدا رو شکر بازم ببخشین .این محمد برا من زندگی نذاشته .
سلام خوبین الان با یه ارامشی میتونم حرف بزنم
لطفا پس از برداشتن شماره من متن رو حذف کنید همین کاری که با ایمیل خودتون کردید
خب میگم چیشد امروز بعد خوندن ابلاغیه رفتم به دادیاری اونجا بهم گفتن منتظر بشین یه دو سه ساعتی منتظر شدم اتاق مستطیل شکل بود و با کمد طولش به دو قسمت تقسیم شده بود اونور کمد یه قسمتی یه اقایی بود پشت یه میز بزرگ که همه میمودن به اون توضیح میدادن و اون از بقیه سوال میپرسید بعد اینور کمد یه اقا یه خانم هر کدوم پست یه میز کوچیک نشسته بودن بعد دو الی سه ساعت همون ادم از من پرسید با شوخی ( کلا ادم خنده رویی بود و با همه شوخی میکرد)پسر خوب تو واسه چی اینجایی گفتم ابلاغیه اومده بود که بیام بهم گفت الان من فکر کردم یه غول میاد اینجا گفت کیفت چرا مشکیه گفتم این رنگیش رو بهم کادو دادن گفت چرا از خودت دروه و نزدیکه من توش بمبه میخای منو بکشی؟ بعد کل اتاق خندین منم کیفم رو بغل کردم با خنده گفتم منو چه به اینکارا
گفتین من رو نگاه کن نگاش کردم جدی پرسید مزاحم شدی گفتم نه من مزاحم نشدم بهم گفت ولی اینجا نوشته که تو مزاحم خانم شدی خجالت نمیکشی مزاحم شدی راستش رو بگو بنویسم پرونده ت سبک بشه گفتم نه من اصلا مزاحم نشدم گفت اصلا خجالت نکش اگه مزاحم شدی بگو گفتم من اصلا مزاحم نشدم بعد سرش رو انداخت پایین چند دقیقه بعد رو به یه نفر که پلیس بود گفت اهان میدونی شاکی این پرونده کیه همون خانمی که اون روز اومده بود اینجا صداش رو بالا برد بعد از اینجا رفت به ریاست این ساختمون همون ادمه پلیس گفت بله بله یادم اومد بعد خودش ادامه داد من رو خیلی اذیت کرد دلم میخواست بزنم فکش رو پایین بیارم( فکر کنم اینجا داشت فیلم بازی میکرد) بعد رو کرد به من گفت خوب کردی حقش یودی افرین که اون رو زدی اون ادم رو باید میزدیش من گفتم من نزدم گفت ولی انصافا اون ادم یه ادمی بود که باید کتک میخورد خیلی رو اعصابه باز گفتم نزدمش گفت ماجرا چیشده پس بگو ببینم بلد شدم با اعتماد به نفس کامل گفتم این ماشین هی پیچیده جلوم سرعت رو کم کرده اخرش نزدیکای ورودی زیر گذر یه ماشینی دوبله پارک کرده بود یهویی در باز شد یه عابری پیاده شد بعد منم فرمون رو چرخوندم خورده به ماشین این (که دراوردم عکس تصادف رو نشونش بدم اصلا نگاه نکرد) بعد گفتم سمت راننده من برخورد کرده به اون بعد من پیاده شدم از صحنه تصادف فیلم بگیرم این خانم ضربه محکمی به سمت چپ صورت من زد عینکم افتاد زمین حتی عینکم هم شیشه هاش ساییده عینکم رو نشونش دادم( البته تو صورت جلسه کلانتری با اینکه من به مامور گفتم ننوشته) ازم پرسید یعنی تو میگی که اون تو رو زده گفتم بله به اینجا صورتم زده گفت تو هیچ کاری نکردی یعنی اخه ادم از زن کتک میخوره تو هم میزدیش جد و ابادش بیاد جلو چشمش گفتم نه منم زنگ زدم پلیس گفت اهان پس تو هم زدیش باریکلا به قیافه ت نمیاد اینقد بی دست و پا باشی گفتم زنگ زنگ زدم به پلیس در زمان ۱۱ خرداد ساعت ۱۴ و ۱۰ دقیقه زنگ زدم بهپلیس بعد پلیس اومد ما رفتیم به کلانتری اونجا اون خانم ادعا کرد که من زدمش مانتو و لب ش پاره شده بعد صاحب ماشین گفت که چون بیمه خسارت مانتو و اینارو نمیده یه پولی بده اینم خانم هم رضایت بده و همین اتفاق هم افتاد تو صورت جلسه کلانتری رضایت بلاغیر و شرط داده( پرید وسط حرفم گفت رضایت رو اینطوری نمیگیرن که رضایت رو اینطوری میگیرن که کار اصولی باشه الان تو یجوری رضایت دادی که دوباره هم باید رضایتش رو بگیری) ادامه دادم من با یه خانم دیگه ای رفته بودیم تا این مبلغ رو کارت به کارت کنیم بعد کارت به کارت هم بهم گفت که هم پولت رو میکنیم هم پوستت رو منتها من این رو تو کلانتری نگفتم گفتم حالا که پول گرفته رضایت بده خلاص بشیم دیگه
یه کاغذی رو نوشت بهم گفت زیرش امضا بزن گفتم ننیتونم دست خط تون رو بخونم چی نوشتین؟ گفت اینجا نوشتم که تو اون رو زدی گفتم نه من نزدمش واسه کاری که نکردم چرا امصا کنم اصلا اگه من زده بودمش چرا پس خودم زنگ زدم به پلیس گفت شوخی میکنم نوشتم که تو میگی اتهامات وارده را قبول نداری امضا کن منم امضا کردم بعد یه کاغذ دیگه هم گذاشت جلو گفت توی اینم نوشتم که خارج از محیط کلانتری با هم توافق کردین که دیگه اون حق شکایت نداره اینم امضا کردم بعد ازم پرسید تو چند روز پیش یه نامه ای رو فرستادی که توش نوشتی اتهامات وارده را قبول نداری گفتم بله اینکار رو کردم پرونده رو بست تحویلم داد گفت گیر ادم بدی افتادی تا ازت پول نکنه ول کنت نیست من از اون زنه خوشم نمیاد ولی تو پسر خوبی هستی حالا انصافا زدیش یا نه گفتم نه گفت حیف شد گفتم اقا واسه من سو سابقه میشه؟ گفت نگران نباش پرونده رو ببر بده به همون خانم کارمنده رفتم دادم گفت یند یا وثیقه بهم بده گفتم ندارم گفت کپی سند هم باشه قبوله گفتم نداره گفت برو جور کن تا ساعت ۱۲ بیار در غیر اینشورت حکم جلب برات صادر میشه سریع از یه نفر ی رو به عنوان ضامن پیدا کردم و رفتیم دوباره باز پیش همون خانم کارمنده ازش پرسیدم ببخشید میشه نگاه کنید دقیقا به چه علتی از من شکایت شده گفت ضرب و جرح عمدی باز پرسیدم پزشکی قانونی چی نوشته گفت نوشته دوتا خراشیدگی لب بعد من از دادیاری خارج شدم همچنین من دو تا شاهد مرد دیگه دارم که تو روزی که اومده بود به بیمه کاملا سالم بوده و شش روز بعد رقته پزشکی قانونی همچنین دوربین های مدار بسته و کارکنان بیمه هم هست و دوربین مدار بسته کلانتری هم هست که یک دانه زخم کوچیک در هر نوک خودکار رو لبش هست یکی نه دوتا چون خودم تو کلانتری بودم ولی تو بیمه نبودم
حتی میتونین اگر مایل باشین امروز تماس تلفنی داشته باشیم
خیلی شرمنده دیگه به زحمت انداختم
پاسخ:
ببخشید نبودم دیروز بد جور حالم بد بود و بیمارستان رفتم یه کم ارام بخش و اینا تزریق کردن گیج و خواب الوده بودم شرمنده ام بابت تاخیرم.
عکس تصادف هم ارسال شد
پاسخ:
الان نگاه می کنم.
الان نگاه می کنم.
همچنین دادیار هیچ کاغذی حتی کاغذ صورت جلسه کلانترب رو هم برام ننوشت
پاسخ:
لایحه بزنین با لایحه بفرستین.
لایحه بزنین با لایحه بفرستین.
و چن تا نکته که شاید کاربردی باشه من با سیمکارت خودم زنگ نردم یعنی من مالک سیم کادت نیستم ولی خودم زدم
من کد ملی فریناز رو میدونم ولی کد ملی اون شخصی که داخل ۲۰۶ بوده رو نمیدونم و همچنین تو کلانتری که رفتیم سرباز از اون هم کد ملیش رو پرسید و زد به کامپیوتر ولی حتی تو صورت جلسه هم اسمی از اون نیست
و چه طوری شکایت کنم چی بنویسم از کجا شکایت کنم؟
منظورتون از اون زنه همون شخصی هست که داخل ۲۰۶ بوده ؟
دادیار اصلا سوالی از توهین نکرد منم نگفتم که حاضرم قسم بخورم که توهین نکردم و تاریخ پزسکی قانونی رو هم گفتم ۶ روز بعد تصادف هست روز تصادف اندازه یه خال خونی رو لبش داشت تاکید میکنم یکی ۴ روز بعد تصادف مالک خودرو همراه دوستش میرن بیمه و اون خانم هم اومده بود سالم بود و تو کاغذ پزشکی قانونی پرسیدم نوشته بودن دو تا خراشیدگی لب و تو متن شکایت هم نوشته بود پارگی لب یعنی خود فریناز نوشته که لبش پاره شده
و اونجایی که اون شخص دوم ۲۰۶ همون ادمی که فریناز نیست بهم گفت هم پولت رو میکنیم هم پوستت رو من و اون تنها تنها بودیم و نه من نه اون هیچ مدرکی برای رد یا اثبات این ادعا نداریم حتی شاهد هم نداریم ولی ممکنه اون یه ویس تقطیع شده داشته باشه یعنی اونجایی که اون حرف رو گفنه نباشه ایا ویس مدرک حسابه؟
راستی امروز که داشتم میرفتم یه نفر رو بیارم ضمانتم کنه تو راه کلی صلوات فرستادم ثوابش رو اگه قابل بدونین میدم به شما
پاسخ:
می خونم این پیامو یه کم داروی های ارام بخش اثر شون بره بهتر بشم .واقعا با این حالت نمی تونم.
می خونم این پیامو یه کم داروی های ارام بخش اثر شون بره بهتر بشم .واقعا با این حالت نمی تونم.
اصلاحیه کامنت ۲۰:۱۶ دادیار هیچ کاغذی رو ازم نگرفت
برام سو سابقه میشه؟
پاسخ:
نه بابا چه سو سابقه ای ؟
پیش میاد.
شماره تونو غیر فعال کردم.
فردا هم برم به دفتر خدمات قضایی بگم که درخواست مطالعه کامل پرونده رو دارم؟ دقیقا این عبارت رو بگم؟
پاسخ:
بله دقیقا این عبارتو بگین.
بله دقیقا این عبارتو بگین.
من چجوری میتونم متن نامه پزشکی قانونی رو داشته باشم تا به شما بگم چی نوشته ؟
پاسخ:
درخواست کپی بزنین و برین دادگاه بهتون میدن .
درخواست کپی بزنین و برین دادگاه بهتون میدن .
اگه محکوم بشم مشمول سابقه کیفری چطور؟ مشمولش میشم؟ صورت جلسه کلانتری با همراه با لایحه رد اتهامات از دفتر خدمات قضایی ارسال شد.
حالتون خوبه؟ واسه چی اینطوری شدین ؟
اینکه تو دایاری خودشون بهم ندادن نکته ای میتونه داشته باشه ؟ مثلا جراحات خفیف باشه؟
از دفتر خدمات قضایی برگه پزسکی قانونی رو بهم نمیدن یعنی باید دوباره حضوری برم اونجا؟
ببخشید این روند دادرسی معمولا چقدر طول میکشه؟
پاسخ:
اره باید حضوری برین دادیاری نه خدمات قضایی دسترسی نداره .باید از خود شعبه بگیرین .
بستگی به شعبه داره روندش ممکنه سه الی چهار ماه شایدم بیشتر تا یه سال هم بکشه.
دیروز درخواست مطالعه کامل پرونده رو کردم چه مدت بعد برم به شعبه که خواستم اجرایی بشه؟ و همچنین امروز نگاه کردم دیدم روند پرونده تغییر کرده عکسش فرستاده خواهد شد
توی ابن عکس شماره های۶ ۷ ۸ رو میشه توضیح بدین
پاسخ:
بزارین الان نگاه م کنم توضیح می دم.
که 6 و 7 و 8 رو چک کنم؟
عجب شماره رو هم برا همین می خواستین؟
متاسفم براتون .
پیام نذارین دیگه اومدم اینجا حالم بهتر شه دارین با پیام های نابه جاتون حالمو بهم می زنین.
یه ابلاغ جدید اومد براتون ایمیل میشه همچنین من فردا صبح میرم خلاصه پرونده رو بگیرم
پاسخ:
الان چک می کنم .ببخشید من واقعا حالم خوش نیست این روزا.
الان چک می کنم .ببخشید من واقعا حالم خوش نیست این روزا.
امروز رفتم دفتر شعبه گفتن پروندت دست ما نیست و به دادگاه داده شده چند روز بعد برات اس ام اس میاد تو شعبه ت تغییر کرده
پاسخ:
سلام همزمان اومدین.
احتمالا شعبه شلوغ بوده خوبه که طول میکشه.
سلام
پاسخ:
سلام . تو ارسال عکس ها دقت کنید . چون ادمتون رو اشتباه گرفتین .خودمو می زنم به ندیدن.
و با خودم تصور می کنم اشتباه فرستادین..
فقط کاری نکین که جوابتونو ندم بعد استرس بکشین ها .
حواستون جمع باشه .
من عاشق یه آدمی بودم و چون قصد داشتم خودمو تخلیه کنم بهتون اجازه دادم مدارکتونو تو ایمیلم بفرستین کاری نکنین که روی دیگه منو ببینین هااااا.
این اولتیماتومو دادم حواستونو جمع کنین آقای محترم .
حله؟
همین الان هم شماره های ۹ و ۱۰ زو هم براتون فرستادم
پاسخ:
بله شاهکاراتونو دیدم .
دفعه اخرتون باشه.
حالتون بهتره؟ راستی من امسال دانشگاه قبول شدم چون خبر خوبی هست گفتم با هم شریک بشیم
پاسخ:
خیر من هنوز اون ادمو تو قلبم دارم.
به سلامتی .
موفق باشید.
ضمناً علت تغییر شعبه هم قرار جلب به دادرسیی که صادر شده براتون .
یعنی اگه درست دفاع نکنین مرحله بعدی محکوم خواهید شد .
برید اونجا وکیلی بگیرید یا بگید براتون یه لایحه محکم مستند و مستدل بنویسن .
من از راه دور هیچ کاری نمی تونم بکنم .متاسفم.
سلام خوبین
من رفتم ایمیل رو چک کردم به عکس هایی که واستون فرستادم دیدم عکس مدارک بوده فقط اسامی و کد ها رو مخدوش کردم این مخدوش کردنم شما رو ناراحت کرد؟
من به دو دلیل مخدوش میکردم یکی اینکه خجالت میکشیدم ازتون اسم کاملم رو بدونین نگران اینم که تو دلتون بگین اهان فلان کس ادم دعوایی هست دومی که از اولی هم مهم تره از این نگران بودم که برید از طرف من لایحه ای چیزی بزنین منم چون هزینه اینکار هار نمیدم ازتون شرمنده نشم و بدهکارتون نباشم یعنی من به شما اعتماد دارم فقط علت نگرانیم رو گفتم
شماره یا ایدی تون رو هم خواستم چون خیلی اضطراب دارم وقتی اینجا سوال میپرسم تا چند روز جواب نمیدین به این خاطر ولی پیام رسان های تلگرام و واتساپ نوتیفکیشن نشون میده من نیت دیگه ای ندارم خودم ادم خانواده داری هستم با اینکه تمام اعضا خانواده من به جز داداشم عمرشون رو دادن به شما ولی منظورم اینکه هیچ برای شخص دیگه ای بی حرمتی نمیکنم
حالا اینکه مخدوش کردم مشخصات رو شما ناراحت شدین؟
یا اینکه روند پرونده طوری شده که علیه من شده ماجرا اینطوری میکنید؟
من رفتم دوباره به عکس هایی که فرستادم رو نگاه کردم یکی دو جا فراموش کردم اسم کامل شاکی رو مخدوش کنم فقط وگرنه اصلا عکس دیگه ای نیست شما هم یبار دیگه چک کنید اگه موردی بود تاریخش رو بهم بگین من دوباره نگاه میکنم همچنین به فرستنده ایمیل هم دقت بکنید
شما با شاکی نسبتی دارین؟
من متوجهم این از خوبی شماست که به سوالاتم جواب میدین و اجازه میدین عکس مدارک رو بهتون بفرستم منم همیشه قدردان بودم
من اصلا دوست ندارم شما ازرده بشین چه از من چه از شخص دیگه ای شما ادم محترمه ای هستین و همیشه هم براتون احترام قائل شدم و قائلم و هیچ وقت بی احترامی نکردم مطمئن باشین که من به یه ادم با ادبی مثل شما رفتار مناسب وبا ادبانه ای میکنم
عکس های شماره ۶ ۷ ۸ ۳ روز قبل یعنی ۲۳ اکتبر ارسال شده
از من حالتون بهم میخوره؟
دفعه اخرم باشه یعنی اصلا سوالی ازتون نپرسم؟
از بابت تبریک گفتنتون ممنون بالخره یجایی بعد این همه بد بختی که کشیدم یه خبر خوب بیرون اومد
شما هم موفق باشین هرچی به صلاحتونه همون باشه
پاسخ:
برین ببینین چه عکس هایی فرستادین آخه؟
از دست شما اعصابم خرده که چه فکری راجع بهم کردین ؟اون ایمیلی که 8 تا عکس داره ؟برین نگاه کنین .دو تاش یا سه تاش مدارکه عکسای دیگه رو ببینین از چی اسکرین گرفتین و فرستادین.
برین با دقت چک کنین .
با دیدنش واقعا حالم بد شد.
گفتم این اقا راجع بهم چی فکر کرده؟
یه کم درد و دل کردم .
با دقت نگاه کنین واقعا متوجه نشدین؟
ایمیل 23 اکتبر ساعت هفت و 15 دقیقه . فقط سه تاش مدارکه .
مابقی عکسا منشورین .
نه نه با شاکی نسبتی دارم نه از مخدوش کردنشون ناراحتم .از عکسایی که قاطی مدارک اومدن حالا یا عمدا یا سهوا ناراحتم.
به جز مدارک چیزای دیگه ای اومدن.
من راجب شما اصلا فکر بدی نمیکنم رفتم به ایمیل هام من ۲۳ اکتبر ۳ تا عکس مدارک فرستادم اونم ساعت ۱۷ خرده ای نه ۷ خرده همین الانم یه عکس از تاریچه ایمیل فرستادم
منشورین یعنی مستهجنن؟
من همین الان موبایلم رو از دست پسر صاحبکارم گرفتم دیدم داشت فیلم مستهجن میدید میخواستم همین اسکرین ایمیلم رو هم بفرستم دیدم پن تا هم از اون عکس داره
باور کنید من نیت دیگه ای ندارم اگه منظورتون عکس مستهجنه من معذرت میخوام دستم خورده چون مثلا نگاه کردم دیدم عکس تصادف نیست ممکنه بجای عکس های مدارک دستم خورده هر چند که من یادمه یبار ایمیل اینطوری فرستادم ولی بلافاصله حذف کردم ظاهرا حذف نشده
خیلی خیلی خیلی شرمنده م باور کنید من ادمی نیستم که راجب شما فکر بدی کرده باشم
پاسخ:
را باید گوشی شما دست پسر صاحب کارتون باشه و ازادانه توش گشت بزنه؟
شاید با شماره شما برای کسی مزاحمت ایجاد کرد که اون طرف به قتل برسه چجوری می خواین اثبات کنین که شما نبودین و قتل کار شما نیست؟
احتیاط کنین.
لطفا شما هم راجب من فکر بدی نکنید
پاسخ:
اوکی . مشکلی نیست پیش میاد .
اما لطفا احتیاط کنین وقتی ایمیلی می زنید دیگه نمی تونین برای منم پاکش کنین فقط از صفحه خودتون پاک می شه.
من معذرت میخام و دیگه تکرار نمیشه
لطفا به من بگویید چطوری شکایت کنم و متن شکایت رو لطفا بهم بگین
پاسخ:
اشکالی نداره پیش میاد .
از کی شکایت کنین؟
شاگرد مغازه ؟
از شاگرد مغازه نه از اونی که به من شکایت کرده و همراهش لطفا پیام های بالا رو بخونین شما گفتین اثر دارو ارام بخش بره میگین
پاسخ:
اوه اره جدیدا همه چیز رو فراموش می کنم خیلی زود .
اگر چیزی یادم میره یاداوری کنین حتما .الان توضیح میدم.
بله ممنون میشم نگاهی از کامنت ها ۲۸ مهر به بعد داشته باشین و برام توضیح بدین
پاسخ:
سلام چشم الان نگاه می کنم.
سلام چشم الان نگاه می کنم.
سلام نظرتون راجب اتفاقات افتاده چیه باید چیکار کرد؟
پاسخ:
سلااام.
حالتون چطوره خوبید؟
بابت تاخیرم شرمنده ام .وضع اوضاعمو که می بینید گاه اوکیم و گاه به شدت در عذاب کی تموم میشه خودمم نمی دونم .
بابت صلواتایی که نثارم کردین و ثوابشون واقعا ازتون ممنونم.
اماا در رابطه با جلسه دادسرا . احتمال زیاد بایست براتون قرار صادر میشد اما قاضی نامرد احتمال زیاد براتون کیفر خواست زده .شماهم می تونین از بابت توهین و ضرب و جرحش شکایت کنین .روز جلسه دادرسی براتون ابلاغیه اومده که چه اریخی هست؟
براتون لایحه بزنم؟
سلام آقا سبحان حالتون خوبه؟نگران شدم .
جلب اینا نکرده باشنتون؟
سلام چون خیلی تاخیر پیش اومد فکر کردم دیگه جواب نمیدین چون من تمام مطالبی که قبلا باید میگفتم رو گفتم و شما هم اگر میخواستین کاری بکنین یا کمکی بکنین یا یه مطلبی رو یادم بدین میگفتین تا الان غیر از اینه؟
امروزم یه اس ام اس برام اومد که شعبه دادگاهم مشخص شده و در صورت نیاز ابلاغ ابلاغیه خواهد اومد . اگه زمان دادگاه با روزای امتحانات ترمم بکی بشه چی؟
من گفتنی ها رو گفتم اگه باز چیزی خواستین بگین یا بپرسین در خدمتم
راهی هست محکوم نشم؟
پاسخ:
نه من ادمی نیستم که کمک نکنم یا نخوام جواب سوال بدم.
نه من ادمی نیستم که کمک نکنم یا نخوام جواب سوال بدم.
واقعا دلتنگ اون ادمم .دیدین عین دیوانه هاااا یهو همه چی میاد تو ذهنتون؟
دارم واقعا دیوونه میشمممم.
نمی فهمم اون چجوری بعد دو ماه گفت داره وارد رابطه میشه و من هنوز ۶ دی بیاد میشه یک سال دلم داره می ترکه و هنوز دلتنگ اون ادمم.
موندم واقعا.😭😭😭😭
واقعا حالم بده.
خدا به قلبم صبر نمیده.
عیبی نداره ابلاغیه حضور هر وقت بیاد بهم بگید یه لایحه مفصل بزنم براتون ثبتش کنین منتها دو هفته جلوتر بگین چون هم وقت کم میارم هم وضع و اوضاعمو که می بینید.بگید من تمام تلاشمو می کنم برای نتیجه گرفتنتون عوضش برای حال نذارمو صبر به قلبم یا رحم به دل اون ادم برام دعا کنین.
واقعا درمانده ام.
😭😭😭😭😭😭
خیلی حالم بده و دلتنگم.
یه مدتمم ارومیه و تبریز بودم .فرار از این حال بدم ولی بازم نشد.
دیشب مادرم داشت صحبت از محمد میکرد.
میگفت ازدواج کرده ؟
گفتم خبر ندارم؟
گفت یعنی هنوز در ارتباط نیستی باهاش؟
گفتم خبری ازش ندارم.
گفت حتما اون رفته دانشگاه چشاش باز شده و دنبال کسای دیگه رفته.
گفتم نمی دونم گفت اگه واقعا عاشقت بود نمی ذاشت به این وضع بیوفتی میومد باز .واقعا حرفش منطقیه ولی قلب لعنتی من ساکت نمیشه اصلا.
سلام ستاره خوبی؟
یکی می گفت دل آدم ها مثل قلکه و محبت مثل سکه
تا دلشون رو نشکنی نمی تونی مهرت رو از دلشون بیرون کنی :)